مشـت میکوبم بر در
پنجـه می سایم بر در
من دچار خفقـانم, خفقـان
مـن به تنـگ آمده ام از همه چیز
بگذارید هـواری بزنم
های ! با شما هستـم
ایـن درها را باز کنید .....
مـن بدنبال فضـا میگـردم
لـب بامی
سـر کوهی
دل صحـرایی
که در آنجـا نفسی تازه کنـم
:: بازدید از این مطلب : 1294
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3