نوشته شده توسط : آریانا


انواع جوگير شدن در جهان امروز، البته با ذكر اين نكته كه تمامي داستان‌هاي نقل شده واقعي است، به جان خودم...

 

جوگير شدن در تكه پاره كردن تعارف

 

تعارف كردن تا اندازه‌اي كه احترام خود را به طرف مقابل نشان دهيم خيلي خوب است، اما ادامه دادن آن مشكل‌آفرين و دردسرساز است. خدا آن روز را نياورد كه در تكه پاره كردن تعارف جوگير شويم، مثل همين: شام تشريف بياوريد پيش ما. نه، قربان شما تعارف مي‌كنيد؟ نه، به خدا چه تعارفي. پس حتما بياييد. نه جان تو، از اكباتان تا تهرانپارس كه بيايم ساعت 12 شب مي‌شود. اشكال ندارد ما بيدار هستيم. تعارف نمي‌كنم. جان من بيا. خيلي ممنون. مرگ من بيا. يك شب ديگه ان‌شاءالله. نكند از ما بدت مي‌آيد! اين چه حرفيه. پس جان عزيزت پاشو بيا.... يك ساعت بعد، مرد حسابي دارم التماست مي‌كنم پاشو بيا ديگه، الو، الو، الو.... بي‌معرفت قطع كرد.

 

جوگير شدن در رانندگي

 

امروز بعد از حدود يك ماه براي اولين بار توانستم قلمي دست بگيرم و خاطره آن روز مصيبت‌بار را بنويسم. داستان از اين قرار بود كه داخل خودروي پيكان مسافركش از بزرگراه همت به سمت غرب در حال حركت بوديم. همه چيز خوب و عالي بود. هوا بهاري و خورشيد در سينه آسمان آبي و ترافيك هم به قول همان خانم داخل راديو زيبا و در حال حركت بود تا اين‌كه بغل دستي من به خودروي پژويي كه داشت بين ساير خودروها لايي مي‌كشيد اشاره كرد و گفت: «عجب دست فرموني داره!» كه‌ اي كاش زبانش را مار مي‌گزيد و اين حرف را نمي‌زد. بعد از آن بود كه پرواز با پيكان را تجربه كرديم! و فهميديم پرواز كردن كار ساده‌اي است اما فرود آمدن سخت دشوار است! خلاصه آقاي راننده كه به غيرتش برخورده بود گفت: «جون شما الان سوكسش! مي‌كنم» و ما هر چقدر سعي كرديم او را از سوسك كردن آن راننده بيچاره منصرف كنيم فايده‌اي نداشت كه نداشت. مدام زير لب زمزمه مي‌كرد: «الان دست فرموني نشونتون بدم كه تا عمر دارين فراموش نكنين» چقدر هم راست مي‌گفت، واقعا من يكي تا آخر عمرم فراموش نمي‌كنم، البته پرواز با پيكان چيز ساده‌اي نيست كه براحتي بتوان فراموش كرد. همه چيز داشت بخير مي‌گذشت تا رسيديم به قسمت فرود پيكان در اتوبان. عرض كردم كه فرود كار سختي است آن هم روي گارد ريل وسط اتوبان !

 

جوگير شدن در خالي بندي

 

با شاخ و برگ دادن به يك موضوع ساده آن را در حد يك اتفاق بزرگ جلوه مي‌دهيم و گاهي هم ابرقهرمان مي‌شويم.

پيرزني را از يك خيابان خلوت رد مي‌كنيم، اما زماني كه موضوع را براي ديگران بازگو مي‌كنيم، مي‌گوييم سيل تا زانوي ما آمده بود و آتشفشان در حال فوران بود، در همين حال كه پيرزن روي كول من سوار بود، يك دايناسور از روبه‌رو به ما حمله كرد، مانده بودم چه كار كنم، پيرزن را بندازم و فرار كنم كه اين كار اصلا جوانمردانه نبود.

گفتم: مادر شنا بلدي؟

گفت: نه، پسرم.

وضعيت خيلي بدي بود. يكدفعه ديدم كه يك هليكوپتر در ارتفاع پايين در حال پرواز است. پريدم و يك دستي هليكوپتر را گرفتم

مرد حسابي مگر مي‌شود همچنين كاري كرد؟

خب مجبور بودم شما اگر جاي من بوديد چه كار مي‌كرديد؟ چاره‌اي نداشتم. تازه خدا را شكر كه يك دست من خالي بود وگرنه مجبور مي‌شدم هليكوپتر را با دندان بگيرم.

 

جوگير شدن در دادن اطلاعات غلط

 

اگر خداي نكرده كسي جرات كند و از ما بپرسد كه در فلان كار وارديد، تا طرف به خاطر سوال نسجيده‌اش به غلط كردن نيفتد دست از سرش بر نمي‌داريم.

اي آقا مگر خبر نداريد؟ من تمام وسايل برقي خودمان را تعمير مي‌كنم. جاروبرقي شما خراب شده؟ كاري ندارد، پشت موتور جاروبرقي يك سيم هست كه... دو ساعت بعد

اكبر آقا جاروبرقي را كه يادت هست، همان كارها را كه گفتي انجام دادم، اما از آن موقع به بعد تا جارو را به برق وصل مي‌كنيم كنتور كل ساختمان مي‌پرد.

جان من! خيلي جالب است آخر جارو برقي ما هم همين جوري شده بود.

خب اكبر آقا جاروي خودتان را چه كار كرديد؟

هيچي بردم تعميرگاه البته زياد خسارت نديده بود فقط موتورش سوخته بود.

مرد حسابي جارو برقي فقط موتورش مهم است، چيز ديگري كه ندارد.

اي بابا، لوله به آن درازي را نمي‌بيني مي‌گويي فقط موتورش مهم است؟ خدا وكيلي از مسائل فني هيچ سر رشته‌اي نداري.




:: موضوعات مرتبط: خنده دار , ,
:: بازدید از این مطلب : 2811
|
امتیاز مطلب : 183
|
تعداد امتیازدهندگان : 39
|
مجموع امتیاز : 39
تاریخ انتشار : یک شنبه 7 فروردين 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
yasmin در تاریخ : 1391/6/11/6 - - گفته است :

/weblog/file/img/m.jpg
yasmin در تاریخ : 1391/6/11/6 - - گفته است :
bamaze booooooooooooooooooooood

/weblog/file/img/m.jpg
mohamad در تاریخ : 1390/1/7/0 - - گفته است :
alii bod

/weblog/file/img/m.jpg
mohamad در تاریخ : 1390/1/7/0 - - گفته است :
alii bod

/weblog/file/img/m.jpg
mohamad در تاریخ : 1390/1/7/0 - - گفته است :
kheili bahal bod dametoon garm webloge khobi darin aryiana shoma az vaghti omadi matlabat bahl bode
mamnoon, va khoshhalam ke khoshet oomade

/weblog/file/img/m.jpg
mohamad در تاریخ : 1390/1/7/0 - - گفته است :
kheili bahal bod dametoon garm webloge khobi darin aryiana shoma az vaghti omadi matlabat bahl bode

/weblog/file/img/m.jpg
mohamad در تاریخ : 1390/1/7/0 - - گفته است :
kheili bahal bod dametoon garm webloge khobi darin aryiana shoma az vaghti omadi matlabat bahl bode

/weblog/file/img/m.jpg
mohamad در تاریخ : 1390/1/7/0 - - گفته است :
kheili bahal bod dametoon garm webloge khobi darin aryiana shoma az vaghti omadi matlabat bahl bode

/weblog/file/img/m.jpg
mohamad در تاریخ : 1390/1/7/0 - - گفته است :
kheili bahal bod dametoon garm webloge khobi darin aryiana shoma az vaghti omadi matlabat bahl bode

/weblog/file/img/m.jpg
mohamad در تاریخ : 1390/1/7/0 - - گفته است :
kheili bahal bod dametoon garm webloge khobi darin aryiana shoma az vaghti omadi matlabat bahl bode


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: